نان، عشق، مطب های نامناسب

شاید در ذهن شما خوانندگان این سؤال بوجود بیاید که چه ربطی بین "نان، عشق و مطب های نامناسب" وجود دارد؛ و شاید نویسنده این تیتر را از فیلم "نان، عشق، موتور ۱۰۰۰ گرفته است.

البته این حدس هم قابل تأمل است؛ اما این حکایت از آنجا شروع می شود که عده ای می شوند "پزشک" عمومی و متخصص! و هنگامی که از آنها پرسیده می شود : چرا وارد این حیطه شدید؟؟؟

می گویند: عشق، علاقه و خدمت به همنوعان باعث شده که ما این همه مشقت را تحمل کنیم و هیچ کس نامی از "نان" به میان نمی آورد....!!!

و اما ایرانشهر دارای  بیش از ۵۰ مطب پزشک های عمومی و متخصص می باشد که خوشبختانه یا متأسفانه همه ی آنها شلوغ و پر از مراجعین بیمار هستند، بطوری که عده ای از مراجعه کنندگان برای اینکه نوبت ویزیت شان برسد درون پارک های نزدیک مطب ها می نشینند و به قول کاسب ها، پزشکان محترم از زمانی  که کرکره را بالا می کشند، تا پایان شب که دخل خود را جمع می کنند، پول خوبی نیز نصیب آنان می شود.

خب حق دارند؛ ر فته اند درس خوانده اند، خرج کرده اند، باید در بیاورند. اما...

در فیلم "نان، عشق، موتور۱۰۰۰" قهرمان فیلم بخاطر دیدن عشق خود، هر روز موتور خود را تمیز می کرد؛ ولی پزشکان محترم حتی حاضر نیستند طبق یک سنت قدیمیِ ایرانی، که قبل از شروع سال نو خانه تکانی می کردند، اینان نیز مطب تکانی کنند تا بیماران با دیدن فضای مه آلود و گرد و غبار گرفته ی مطب مریض تر نشوند.... حال چند پرسش از پزشکان محترم:

۱- آیا با اینهمه درآمد روزانه که دارید نمی توانید حداقل امکانات نظافتی از جمله: سطل زباله، جاروب و ... را برای مطب خود تهیه کنید؟

۲- آیا گذاشتن چند صندلیِ مناسب، سیستم تهویه مطبوع مناسب و یا فضای بزرگتر و بهتری برای مطب، در شأنِ مراجعین نیست، یا از عهده ی شما بر نمی آید ؟

باور بفرمائید اگر این کارها انجام بشود، مطب تان پر رونق تر و به تَبَعِ آن، دخل تان پر تر خواهد بود.

البته این گلایه های مردمی که خدمت تان عرض شد همراه با دلیل و مدرک و تصویر است که اگر عزیزان متولی، خصوصاً عزیزان ناظر بر درمان چاره اندیشی نکنند، از ما و مردم گلایه ای نداشته باشند.

به امیدِ دیدن "نان، عشق و مطب های زیبا".....